محل تبلیغات شما
از همیشه تنها ترم.صمیمی ترین دوستم ک گاهی با شوهرش میومد دنبالم و باهم بیرون اینا میرفتیم تقریبا یه ماه پیش حس کردم داره بهم سیگنال میده منم سریع به دوستم گفتم که حواسشو جمع کنه و دقیقا بیرون رفتن همون روزمون کنسل شد و دیگه ام بیرون نرفتیم باهم و من بهش حق میدم.البته هنوزم رفاقتمون مثل قبله چون من حسن نیتمو ثابت کردم.اونیکی دوستمم که با یه متاهل دوسته چندین بار بهش گفتم بیا بریم بیرون پیچونده و تابلوئه ک خیلی داره بهش خوش میگذره و نمیخواد من بو ببرم،حتی حس میکنم پشیمونه از اینکه ب من گفته طرف متاهله.هم خونه م هم ک هیچی.عالیجنابم ک درگیر زندگی خودشه(گاهی اصلا نمیدونم کجای زندگیشم)خانوادمم ک کلا از بچگیم یادمه کسی پیگیر کسی نبود و بخاطر همین حس تنهایی تو خانواده بود ک من با ازدواج میخواستم ازش فرار کنم.کار هم ک فعلا خبری نیست.خلاصه ک خیلی کلافه و بی حوصله ام.
دیروز دوباره بعد ۱۰ روز شدم و دو روزه مثل رودخونه خونریزی دارم و امروز همش توی رختخواب بیهوش بودم.هیچکسم نیست بگه خرت ب چند من!دو ماهه خیلی ازم خون میره دوبارم سونو دادم،آزمایش پرولاکتین هم دادم،همه چیز نرماله،هم رحم هم تخمدانا هم هورمون هام.دکتر میگه از اعصابته،کمتر جوش بزن و فکر و خیال کن. ولی خب سخته،جدای از اینکه من نگران کار و درامدم،واقعا از نظر عاطفی هم بهم ریختم و خواب خوب ندارم یعنی با آرامش نمیخوابم،معدم هم عصبی شده.
پی نوشت:امروز که خوابم برده بود خواب دیرم همسر سابق اومد در خونه م یه آینه خشگل تو جیبی بهم داد و رفت.
پی نوشت بعدی:یکی از راه های جدید بی محلی کردن ادما اینه ک وقتی باهات میخوان سرسنگین باشن لایک نمیکنن پست هاتو.یعنی میگم سرسنگینی مجازی هم داریم.
پی نوشت:یه خصیصه ای که خیلیا به من میگن داری تیزبینی و هوشم هست،گاهی خودمم خندم میگیره.عالیجنابم میگه تو خیلی بلایی.

اشكای من كی قراره تموم شه

سرخوردگی،دل مردگی

دل آشوب یعنی عمیقا بفهمی حتی بهترین حالت برای تو بدترین حالته

هم ,ک ,خیلی ,بیرون ,یه ,حس ,پی نوشت ,از اینکه ,خونه م ,هم ک ,ک خیلی

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

unlelowa حسابداری AC30 و حسابر30، پایان نامه، از هنرستان تا دانشگاه cafeketabearsham مطالب اینترنتی Ramiro's memory فروشگاه اینترنتی پوشاک سایز بزرگ سکسن ❈Kim Hyun Joong IRfans❈ تجربه‌ی زیسته بانک اطلاعات ملکی اینترنتی مسکن نارون Henry's info